حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم...بزار صحبت کنیم اینبار...جای اینکه بنویسیم...
ژست بی خوابی و منگی واسه من نگیر دوباره...کسی که جلوت نشسته عصبی و لت و پاره...
اگه عاشقت نبودم...
پا نمیداد این ترانه....
من با زندگی و شعرم...یا باتو شوخی نداشتم...حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشته ام...
بزار صحبت کمیم اینبار...راجع به دو جین سوالو یه سری عقده ی بدخیم...
نظرات شما عزیزان:
|